از تو مینویسم

میخواهم برای تو بنویسم ، از تو بنویسم تا بشکنم لحظه های انتظار را
میخواهم از عشق بنویسم ، از عشقی که با تو قلبم را به خود وابسته کرده است.
از تو مینویسم ای همنفسم ، نمی نویسم که مثل یک خاطره بماند ، مینویسم که جاودانه بماند حرفهای عاشقانه ام.
هر چه بین ماست خاطره نیست ، یک حرف دل عاشقانه است ، عزیزم بخوان آنچه که برای تو نوشته ام ، درک کن آنچه که در قلبم میگذرد و حس کن که چقدر برایم عزیزی ای نازنینم.
میخواهم برای تو بنویسم ، تا شبهای تنهایی بخوانی حرفهای مرا ، تا دیگر احساس تنهایی نکنی ، با ماه درد دل نکنی و شبها را تا سحر بیدار نمانی ، به یاد من باشی اما دلتنگم نشوی.
من همیشه در کنار توام ، حس کن مرا درون قلبت ، ببین که چه عاشقانه نگاهت میکنم .
میخواهم از تو بنویسم ، از تو که خودت سرشار از کلمات عاشقانه ای.
هرگاه که سخن میگویی ، زبانم بند می آید ، نمیدانم که در مقابل این همه احساسات قشنگت چه پاسخی بدهم ، تنها سکوت میکنم تا با شنیدن حرفهای قشنگت آرام شوم.
پس نگو چرا ساکتم ، من در حال شنیدنم ، دوست دارم حرف بزنی برایم ، و بگویی از رویاهای شیرین ، بگویی از خودت ، از آن قلب مهربانت .
میخواهم از تو بنویسم ، از تو که خودت یک شاعر پرآوازه ای.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها: <-TagName->
سه شنبه 27 دی 1390برچسب:, | 11:43 قبل از ظهر | بهاره رسولی |